بررسی جایگاه خیال و اسطوره در نقاشی قهوهخانهای (روش ژیلبر دوران)
Authors
Abstract:
نقاشی قهوهخانهای از معدود هنرهای عامیانه برجامانده در ایران است که خاستگاه آن، نگرشهای ملی و مذهبی مردم(عوام) در عصر قاجار است. پشتوانة این نقاشیها خیال و اسطوره است که ریشه در ذوق فکری و روح جمعی دارد. خیال بنمایة صوری، نقاشیها را شکل داده و اسطورههای ملی و مذهبی نیز بنمایههای محتوای آثار را میسازند که خود ریشه در فرهنگ غنی و روح جمعی ایرانیان دارد. نقاشی قهوهخانهای که به دست هنرمندان مکتبندیده پایهگذاری شد، بر پایههای تخیل و اسطورهمداری استوار است، چنانکه نقاشان این شیوه کار خویش را خیالنگاری نامیده و ارتباط آن را با تخیل، منشأ آفرینش آثارشان اعلام میکردند. اسطورهمداری (ترسیم اساطیر ملی و مذهبی) نیز از ارکان مهم این هنر محسوب میشود و تقابل نیروهای خیر و شر، مفهوم اصلی این اسطورهمداری را شکل میدهد. این نمودهای تقابلگونه در ناخودآگاه هنرمند مکتب ندیده نهفته است و میتوان با کمک نظریه منظومه شبانه و روزانه ژیلبر دوران آنها را رمزگشایی کرد. ژیلبر دوران این نمودهای متضاد را مربوط به ناخودآگاه آدمی و ترس وی از عالم ناشناخته مرگ که به واسطه زمان بر انسان تحمیل شده میداند، میتوان این امر را در مورد هنرمندانی بررسی کرد که به واقع به ترسیماتی برخاسته از تخیل خویش دست زده و به شکل خودجوش و بدون آموزش، تخیلات خویش را نقاشی کردند. این مقاله بر آن است با توجه به نظریه منظومه شبانه و منظومه روزانه ژیلبر دوران و به روش اسنادی و کتابخانهای، به واکاوی جایگاه تخیل و اسطوره و نقش سازنده عنصر خیال و اسطورهپردازی در نقاشی قهوهخانهای بپردازد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که هنرمندان شیوه قهوهخانهای با مدد از تخیل و نیروی آفرینشگری آن و با استعانت از اسطورهپردازی به ترسیم هراسهای شخصی(ترس از مرگ) و ناخودآگاه جمعی ملت خویش دست زدند و همزمان عناصر تقابلگونهای در برابر این هراسها ترسیم کردند.
similar resources
از خیال عارفان تا تخیل ژیلبر دوران
«خیال» و «تخیل» جوهرۀ اصلی هنر و ادبیات هستند؛ از وهم گرفته تا رؤیا و الهام و مراتب قدسی، از دورۀ یونان باستان تا فلسفه و عرفان اسلامی، همه با خیال و تخیل پیوند دارند. این دو واژه اگرچه نزدیکاند، تعاریف متفاوتی دارند. توجه به خیال در عرفان اسلامی قرنهای چهارم تا ششم هجری و حتی پس از آن، جایگاهی ویژه داشت؛ بهطوریکه سهروردی در قرن پنجم عالم مثالی خیال را تعریف کرده است. اما در همین دورۀ زمانی...
full textنقد غزلی از مولانا براساس نظریۀ نقد خیال ژیلبر دوران
نقد دنیای خیال نوعی نقد مضمونی است و در قرن نوزدهم میلادی، توسّط گاستون باشلار به صورت مدوّن و قانونمند به جامعۀ ادبیّات فرانسه و پس از آن اروپا ارائه شد؛ بعد از وی، شاگردان مکتب او؛ یعنی ژانپیر ریشارد، ژان بورگوس و ژیلبر دوران به تکمیل این نظریه پرداختند. این مقاله با هدف دستیابی به نگاه مولانا به جهان اطراف خود و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و همچنین، بهرهگیری از نظریۀ نقد تخیّلی ژیلبر د...
full textتحلیل آثار رضا عباسی بر اساس روش ژیلبر دوران
رضا عباسی هنرمند چیره دست و توانمند عصر صفوی با آثار ارزشمند خود، نقش عمده ای در رشد و تکامل نگارگری ایرانی دارد. با توجه به تحولات و فراز و نشیبهای زندگی وی و تاثیر این تحولات بر آثارش، هدف این پژوهش، بررسی صور خیالی زمان در آثار رضا عباسی در جهت تبیین مفهوم گذر زمان و مرگ در بعضی از آثار وی، با رویکردی انسان شناسانه و بر اساس روش ژیلبر دوران است. پرسش این است که کدامیک از تصاویر هنری با ویژگی...
full textژیلبر دوران و نقد اسطوره ای (پیکره مطالعاتی: رمان قلب سگی اثر میخاییل بولگاکف)
در این نوشتار به تبیین و تعریف دو روش «اسطوره سنجی» و «اسطوره کاوی» پرداخته ایم. تدقیق در این روش ها ما را بدان رهنمون شد که روش نقادی اسطوره سنجی به طور کلی روشی است که قصد دارد با شناسایی کوچک ترین واحدهای معنادار از گفتمان های اسطوره ای در یک اثر ادبی و هنری، و نیز بررسی روابط میان آنها با یکدیگر، به ساختاری طبیعی از اسطوره ای کلان ـ یک سر اسطوره ـ در آن اثر دست یابد که با چند و چون زندگی شخ...
full textنوآوری در بازآفرینی اسطوره اورفه: انعکاس متون کهن در قرن بیستم، مطالعه نمایشنامه اوریدیس ژان آنوی بر اساس روش اسطورهکاوی ژیلبر دوران
هر بازنویسیِ ادبی، به نوعی بازخوانی، انطباق و به روزآوریِ متن ادبی است. از این رو متون ادبی هر دورهای به نوعی بیانگر بینش، سلایق و ارزشهای حاکم بر آن دوران هستند. ژان آنوی در زمرۀ نمایشنامهنویسانی قرار دارد که با الهام از اساطیر کهن و با بازخوانی مدرن از این اساطیر، مفاهیم جدیدی را آفریده است. او در یکی از نمایشنامههای خود به نام اوریدیس با تعبیری متفاوت و در قالبی جدید همانگونه که از عنوان ...
full textاسطورهسنجی در پنج نمایشنامۀ منتخب از نغمه ثمینی براساس روش ژیلبر دوران
این پژوهش به بررسی پنج نمایشنامۀ منتخب از میان آثار مشهور نغمه ثمینی براساس اسطورهسنجی ژیلبر دوران میپردازد. این روش حدود سالهای 1370 برای نخستینبار از سوی دوران ارائه و وارد عرصة نقدهای نو شد. در این نظریه و روش بهطور همزمان متن و فرامتنهایی مانند زندگینامۀ نویسنده و محیط اجتماعی او اهمیت مییابند. اسطورهسنجی نقدی بینارشتهای است و فرایند و روش آن را میتوان به سه مرحلة: نمادسنجی، رو...
full textMy Resources
Journal title
volume 13 issue 42
pages 19- 32
publication date 2016-12-01
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023